-
دوستت دارم به ۱۰۰ زبان دنیا
یکشنبه 24 مردادماه سال 1389 15:13
دوستت دارم به ۱۰۰ زبان دنیا How to say I Love You in 100 Languages در ادامه مطلب... English - I love you Afrikaans - Ek het jou lief Albanian - Te dua Arabic - Ana behibak (to male) Arabic - Ana behibek (to female) Armenian - Yes kez sirumen Bambara - M'bi fe Bangla - Aamee tuma ke bhalo aashi Belarusian - Ya tabe...
-
صبر کردن یا فراموش کردن!
جمعه 22 مردادماه سال 1389 14:04
صبرکردن دردناک است و فراموش کردن دردناک تر ولی از این دو دردناک تر اینست که ندانی باید صبرکنی یا فراموش!
-
عکسهایی از بازیگران فاصله ها
چهارشنبه 20 مردادماه سال 1389 19:06
سلام دوستان راستی امشب اخرین قسمت فاصله ها پخش میشه !!!! خیلی ناراحت شدم سریال قشنگی بود خواستم خاطره اش از ذهنمون پاک نشه چند تا عکس از این سریال جذاب براتون گذاشتم... امیدوارم خوشتون بیاد برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب مراجعه کنید! نظر یادتون نره!!! حتما نظر بدید!!!
-
ماه خیر و برکت آمد...
چهارشنبه 20 مردادماه سال 1389 18:38
ماه مبارک رمضان ، از بهترین ماه ها، ماه میهمانی خدا، ماه خوبی ها، ماه شب های قدر، ماه دعا ونیایش ، ماه رحمت و آمرزش و ماه خیر و برکت است.حلول ماه مبارک رمضان، به راستی که خبر از گشایش درهای بهشت به روی آدمیان دارد. ماه تزکیه، ماه خودسازی، ماه از خویش تا خدا رفتن، ماه پرواز با دوبال قنوت از زمین تا ملکوت و شکوفایی غنچه...
-
دختران و کنار ساحل
یکشنبه 17 مردادماه سال 1389 22:07
دختران زیبا در کنار ساحل حتما ببین! ضرر نمیکنی! (عکس در ادامه مطلب) نظر یادتون نره!!!
-
نگاه کن...
شنبه 16 مردادماه سال 1389 16:37
نگاه کن ...! شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام می کشد نگاه کن ...! تمام آسمان من پر از ستاره و شهاب می شود نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود
-
سلام دوستان
پنجشنبه 14 مردادماه سال 1389 20:59
سلام دوستان خوبم ببخشید چند وقتیه نیومدم آخه خیلی مریض بودم...
-
ساده ولی زیبا
سهشنبه 5 مردادماه سال 1389 17:13
تقدیم به او که حتی دوریش حس زندگی می بخشد،کسی که تپشهای قلبش فاصله هارا در هم می نور د د و اوج زندگی را قلم می زند تقدیم به کسی که کلامش اهورائی است سکوت تلخش از مهری زیبا خبر می دهد نگاهش به فروغ خداوندی شبیه است و نجابتش از خورشید سر چشمه می گیرد و باز از توئی که چراغ زندگی را روشن نمودی و در قعر نا امیدی از تو می...
-
افلاطون
دوشنبه 4 مردادماه سال 1389 10:14
یه جایی یه مطلبی از افلاطون دیدم که میگه: " اگه با دلت کسی رو دوست داشتی ، زیاد جدی نگیر چون کار دل دوست داشتنه ، مثل کار چشم که دیدنه , ولی اگر کسی رو با عقلت دوست داشتی ، بدون داری چیزی رو تجربه می کنی که اسمش عشق واقعیه."
-
شهر زیبای جوانرود
شنبه 26 تیرماه سال 1389 18:57
سلام دوستان عزیزم من امروز میون عکسهام یه سرچی کردم و عکسهایی جالبی از شهر زیبای جوانرود(زادگاه خودم) که از بهار ۸۸ داشتم و حیفم اومد شما دوستای عزیز نبینید رو گذاشتم!!! نکته :شهرستان جوانرود واقع در استان کرمانشاه است. نظر یادتون نره!!! برای دیدن بقیه عکسها به ادامه مطلب بروید.
-
بار غم...
جمعه 25 تیرماه سال 1389 18:55
شبی از سوز دل گفتم قلم را بیا بنویس غم های دلم را قلم گفتا برو بیمار عاشق ندارم طاقت این بار غم را
-
قصه ی روزگار
چهارشنبه 23 تیرماه سال 1389 17:08
توی یکی از این هزار شب وقتی سرت رو بلند میکنی میبینی بین میلیونها ستاره یکی از اون ستاره های خیلی قشنگ و فروزان نظرت رو به خودش جلب میکنه. بعد از اون شب هر شب سرت رو بلند میکنی و اون ستاره رو اونقدر تماشا میکنی تا بالاخره به خواب میری... اما یک شب که سرت رو رو به آسمون بلند میکنی دیگه هیچ اثری از اون ستاره نیست... اون...
-
نفس بریده
سهشنبه 22 تیرماه سال 1389 13:02
دلم گرفته.... دیشب خواب دوستامو دیدم تو خواب می خواستم پر در بیارم و پرواز کنم... دلم واسه همشون تنگ شده...آخه ازشون دورم و7ماهه که ندیدمشون... دوست عزیزم رو هم 2ماهه ندیدم کاشکی الان کنارم بودی و مثل همیشه سنگ صبورم بودی!!! اما دیگه باید حسرت روزای باهم بودنمون رو بخورم!!! نفسم بریده نه پای رفتم اکنون نه بال پرواز...
-
تنهای تنهایم!
سهشنبه 22 تیرماه سال 1389 11:53
و من گریان و نالانم و من تنهای تنهایم درون کلبه خاموش خویش کسی از حال من غمگین نمی پرسد و من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم درون سینه پر جوش خویش اما، کسی از حال من تنها نمی پرسد و من چون تک درخت زرد پاییزم که هردم با نسیمی می شود برگی جدا از او و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند... کسی دیگر نمی کوبد در این خانه ی...
-
اما...
سهشنبه 22 تیرماه سال 1389 11:51
آن کبوتر عاقبت از بند رست... رفت و با دلدار دیگر عهد بست... با که گویم که او هم خون من است؟... خصمه جان و تشنه ى خون من است... آخر آتش زد دل دیوانه را... سوخت بی پروا پر پروانه را... عشق من از من گذشتی خوش گذر ... دیشب از کف رفت فردا را نگر... آخر این یک بار از من بشنو پند... بر منو بر روزگارم دل مبند... عاشقی را دیر...
-
تقدیم به تمام دنیای من
شنبه 12 تیرماه سال 1389 17:08
عاشق عاشق تر نبود در تار و پودش دیدی گفت عاشقه عاشق @@@@@@@@ نبودش @@@@@@@@@@ امشب همه جا حرف از آسمون و مهتابه ، تموم خونه دیدار این خونه فقط خوابه ، تو که رفتی هوای خونه تب داره ، داره از در و دیوارش غم عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم ، بیا بر گرد تا ازعشقت نمردم، همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت، دیدی...
-
عشق واقعی...!!!
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1389 02:59
شبی پسر بچه ای یک برگ کاغذ به مادرش داد . مادر که در حال اشپزی بود ،دستهایش را با حوله تمیز کرد و نوشته را با صدای بلند خواند. او نوشته بود صورتحساب !!! کوتاه کردن چمن باغچه 5 دلار مراقبت از برادر کوچکم 2 دلار نمره ریاضی خوبی که گرفتم 3 دلار بیرون بردن زباله 1 دلار جمع بدهی شما به من :12 دلار مادر نگاهی به چشمان منتظر...
-
قصه یک انسان!
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1389 00:31
بعد رفتن تو فقط من ماندم و روزهایی که بی تو تکرار می شوند و من در خلوت شبهای بی ستاره ام از به تو اندیشیدن عادتی ساخته ام دراز به درازای آرزوهایی که برات داشتم بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد تو که رفتی همه ثانیه ها ،سایه شدند سایه در سایه آن ثانیه خواهم مرد شعله ها بی تو ز بی رنگی دریا گفتند بی تو یک روز در...